۱۳۸۷/۱۲/۲۴

,

بگو رفته


چرا زبانِ خاموشِ مرا کسی در لهجه‌های این همه جنوب در نمی‌یابد؟ نه، دیگر از آن پرنده‌ی خیس از آن پرنده‌ی خسته خبری نیست... روی دیوارِ آن سوی پنجره کسی با شتاب چیزی می‌نویسد و می‌رود. امروز هم کسی اگر صدایم کرد بگو خانه نیست، بگو رفته است شمال، می‌خواهم به جنوب بیاندیشم، می‌خواهم به آن پرنده‌ی خیس، به آن پرنده‌ی خسته ... به خودم بیاندیشم ...! گاهی اوقات مجبورم حقیقتی را پس گریه‌های بی‌وقفه‌ام پنهان کنم
همین خوب است ...
همین خوب است!

2013 © www.YAZDANBOD.com. با پشتیبانی Blogger.

Blogger templates

Text Widget

Popular Posts

Unordered List

Blog Archive

Recent Posts